عشق صورتی(روانشناسی وریلکسیشن)والپیپر های بینظیر

خوشبختی وموفقیت از آن شماست آن را به خود ودیگران هدیه دهید..............


گزیده ای از قوانین برایان تریسی

 

 

«برایان تریسی» مشاور و روان‌شناس بزرگ و یکی از معتبرترین مراجع صاحبنظر جهان در زمینه‌ی موفقیت و پیشرفت و همچنین نویسنده‌ی کتاب معروف «قورباغه را بخور» می‌باشد.

«تریسی» در طی ۳۰سال، به ۸۰کشور دنیا سفر کرده است تا دلایل حقیقی این پرسش را بیابد که «چرا وقایع به‌صورتی که هستند، اتفاق می‌افتند؟» او پاسخ‌ها را به‌صورت قوانینی خلاصه کرد که سال‌های زیادی است در دنیا، افراد مختلف با به‌کار گرفتن این اصول و قوانین، به موفقیت و خوشبختی در زندگی خود رسیده‌اند.

آن‌چه در زیر می‌خوانید، خلاصه‌ای از این قانون‌ها می‌باشد.

۱) قانون علت و معلول:

هر چیز به دلیلی رخ‌می‌دهد. برای هر علتی، معلولی هست و برای هر معلولی، علت یا علت‌های به‌خصوصی وجود دارد، چه از آن‌ها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید.

چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد. در زندگی هر کاری را بخواهید، می‌توانید انجام دهید به شرط آن‌که:

- تصمیم بگیرید دقیقا ًچه می‌خواهید.

- همان‌کاری را انجام دهید که کسانی‌که در این راه موفق شده اند، انجام داده‌اند.

۲) قانون ذهن:

همه‌ی علت و معلول‌ها، ذهنی هستند. افکار شما تبدیل به واقعیت می‌شوند. افکار شما آفریننده‌اند. شما تبدیل به همان چیزی می‌شوید که درباره‌ی آن بیش‌تر فکر می‌کنید. همیشه درباره‌ی چیزهایی فکر کنید که به‌طور واقعی طالب آن‌ها هستید و از فکر‌کردن درباره‌ی چیزهایی که خواستار آن‌ها نیستید، اجتناب کنید.

 

۳) قانون عینیت‌یافتن ذهنیات:

دنیای پیرامون شما، تجلی فیزیکی دنیای درون شماست. کار شما در زندگی، این است که زندگی مورد علاقه‌ی خود را در درون خلق کنید. زندگی ایده‌آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی‌که در دنیای پیرامون‌تان تحقق پیدا کند، حفظ کنید.

۴) قانون رابطه‌ی مستقیم:

زندگی بیرونی شما، بازتاب زندگی درونی‌تان است. بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک‌طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. روابط اجتماعی، وضعیت جسمانی، شرایط مالی و موفقیت اجتماعی شما، بازتاب دنیای درونی‌تان است.

۵) قانون باور:

هر چیزی را که عمیقاً باور داشته باشید، برای‌تان به ‌واقعیت تبدیل می‌شود. شما آن‌چه را که می‌بینید، باور نمی‌کنید بلکه آن‌چیزی را می‌بینید که قبلاً به‌عنوان یک باور انتخاب کرده‌اید. پس باید :

- باورهای محدودکننده‌ای را که مانع موفقیت شما هستند، شناسایی کنید.

- آن‌ها را از بین ببرید.

۶) قانون ارزش‌ها:

نحوه‌ی عملکرد شما، همیشه با زیر‌بنایی‌ترین ارزش‌ها و اعتقادات شما هماهنگ است. ارزش‌هایی که واقعاً به‌ ‌آن‌ها اعتقاد دارید، ادعاهای شما نیست بلکه گفته‌ها، اعمال و انتخاب‌های شما به‌ویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است.

۷) قانون انگیزه:

هر‌چه می‌گویید یا انجام می‌دهید، از تمایلات درونی، خواسته‌ها و غرایز شما سرچشمه می‌گیرد. این‌کار ممکن است به‌صورت خود‌آگاه یا ناخودآگاه انجام شود.

رمز موفقیت دو چیز است:

- تعیین اهداف و برنامه‌ریزی برای آن‌ها

- مشخص‌کردن انگیزه‌ها

۸) قانون فعالیت ذهن ناخودآگاه:

ناخودآگاه شما موجب می‌شود همه‌ی گفته‌ها و اعمال‌تان، مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای زیر‌بنایی شما هماهنگ است. ذهن ناخودآگاه شما، بسته به این‌که چگونه آن‌را برنامه‌ریزی کنید، می‌تواند شما را به‌پیش ببرد و یا از پیشرفت بازدارد.

۹) قانون انتظارات:

اگر با اعتمادبه‌نفس، انتظار وقوع چیزی را داشته‌ باشید، در جهان پیرامون‌تان، امکان وقوع پیدا می‌کند. شما همیشه هماهنگ با انتظارات‌تان عمل می‌کنید و انتظارات شما، بر رفتار و طرز برخورد اطرافیان‌تان تأثیر می‌گذارد.

۱۰) قانون تمرکز:

هر چیزی که ذهن خود را به آن مشغول سازید، در زندگی واقعیت پیدا می‌کند. هر چیزی‌که روی آن تمرکز کنید و مرتب به ‌آن فکر کنید، در زندگی واقعی شکل می‌گیرد و گسترش پیدا می‌کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که در زندگی، واقعاً طالب آن‌ها هستید.

۱۱) قانون عادت:

دست‌کم ۹۵درصد از کارهایی که انجام می‌دهید، از روی عادت است، خواه عادت‌های مفید و خواه عادت‌های مضر. شما می‌توانید عادت‌هایی که موفقیت‌تان را تضمین می‌کند، در خود پرورش دهید؛ به‌ این‌صورت که تا هنگامی‌که رفتار مورد نظر، به‌صورت غیر‌ارادی انجام نشود، تمرین و تکرار آگاهانه و مداوم آن را ادامه دهید.

۱۲) قانون جذب:

شما به‌طور مرتب افکار، ایده‌ها و موفقیت‌هایی را که با افکار غالب شما هماهنگ هستند، به خود جذب می‌کنید؛ خواه افکار منفی و خواه افکار مثبت. شما می‌توانید بهتر از‌ این‌که هستید، باشید. ثروتمند‌تر از اکنون باشید و توانایی‌های بیش‌تری داشته‌ باشید چون می‌توانید افکار غالب خود را تغییر دهید.

۱۳) قانون انتخاب:

زندگی شما، نتیجه‌ی انتخاب‌های شما تا این لحظه است. چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید، کنترل کامل زندگی‌تان و تمامی آن‌چه برای‌تان اتفاق می‌افتد نیز در دست شماست.

۱۴) قانون تفکر مثبت:

برای موفقیت و شادی در تمام جنبه‌های زندگی، تفکر مثبت، امری ضروری است. شیوه‌ی تفکر شما، نشاندهنده‌ی ارزشها، اعتقادات و انتظارات شماست.

۱۵) قانون تغییر:

تغییر، غیرقابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می‌شود، با سرعتی غیرقابل قیاس با گذشته، در حال حرکت است. کار شما این است که استاد تغییر باشید نه قربانی آن.

۱۶) قانون کنترل:

این‌که تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر می‌کنید، بستگی به این دارد که فکر می‌کنید تا چه حد زندگی‌تان را تحت کنترل دارید. سلامتی، شادی و عملکرد عالی، از طریق کنترل کامل افکار، اعمال و شرایط پیرامون‌تان به‌وجود می‌آید.

۱۷) قانون مسؤولیت:

هرجا که هستید و هر‌چه که هستید، به‌خاطر آن است که خودتان این‌طور خواسته‌اید. مسؤولیت کامل آن‌چه که هستید، آن‌چه که به‌دست آورده‌اید و آن‌چه که خواهید شد، بر عهده‌ی خود شماست.

۱۸) قانون پاداش:

عالم در نظم و تعادل کامل به‌سر می‌برد. شما همیشه پاداش کامل اعمال‌تان را می‌گیرید. همیشه از همان دست که می‌دهید، از همان دست هم می‌گیرید. اگر از عالم بیش‌تر دریافت می‌کنید، به‌ این دلیل است که بیش‌تر می‌بخشید.

۱۹) قانون خدمت:

پاداش‌هایی که در زندگی می‌گیرید، با میزان خدمت‌تان به دیگران، رابطه‌ی مستقیم دارد. هر‌چه بیش‌تر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران، کار و مطالعه کنید و توانایی‌های خود را افزایش دهید، در عرصه‌های مختلف زندگی خود نیز پیشرفت می‌کنید.

۲۰) قانون تأثیر تلاش:

همه‌ی امیدها، رؤیاها، هدف‌ها و آرمان‌های شما، در گرو سخت‌کوشی شماست. هرچه بیش‌تر تلاش کنید، بخت و اقبال بهتری پیدا می‌کنید. هیچ راه میان‌بری وجود ندارد.

http://www.roozeshadi.com

 

 

نويسنده: sara | تاريخ: یک شنبه 1 اسفند 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

آنتونی رابینز و داستان موفقیتش

 


آنتونی رابینز Anthony Robbins در سال ۱۹۶۱ در خانواده ای نسبتاً فقیر به دنیا آمد. پس از گرفتن دیپلم متوسطه به کارهای گوناگون روی آورد، اما توفیق چندانی نیافت.

 

تونی در سن ۲۲ سالگی در آپارتمان ۴۰ متری محقری، زندگی مجرد فقیرانه ای داشت و به گفته ی خودش، ناچار بود ظرفهای غذای خود را در وان حمام بشوید.

گذشته از گرفتاری های مالی، بر اثر پرخوری و بد خوراکی، بیش از یکصد و بیست کیلوگرم وزن داشت، و به علت چاقی، دچار تنبلی، بی حالی و خواب آلودگی شده بود. اما در عین فقر و فلاکت، رؤیاها و آرزوهای جاه طلبانه ای داشت و در عالم خیال، خود را در قصر زیبایی در ساحل دریا و نزدیک جنگل سرسبزی مجسم می ساخت و برای خود همسری شایسته، اتومبیل گران قیمت و امکاناتی رویایی در نظر می گرفت.

سر انجام مصمم شد که با چاقی خود، مبارزه کند و برای رسیدن به این هدف به مطالعه ی چند کتاب پرداخت، اما مطالب آنها را ضد و نقیص یافت و آنها را دور انداخت. پس از آن، برای کاهش وزن خود، راهی دیگر جست.

به فکر افتاد فردی را که از هر جهت سالم و دارای تناسب اندام باشد، پیدا کند و افکار، اعتقادات، و نحوه  تغذیه او را سرمشق خود قرار دهد. این شیوه، مؤثر واقع شد و توانست در کمتر از دو ماه، بدون استفاده از رژیم غذایی و عمدتاً با شیوه های روانشناسی و کنترل فکر و ذهن، حدود پانزده کیلوگرم از وزن خود را کم کند و با توجه به قامت بلند خود که در حدود دو متر بود، تناسب اندام خود را بدست آورد.

موفقیتی که در زمینه کنترل وزن نصیب او شد، وی را به اندیشه وا داشت که شاید این شیوه را بتوان در هر زمان، هر جا و هر زمینه، در مورد هر کسی بکار گرفت. ابتدا معتقد شد که برای بدست آوردن و حفظ تناسب اندام، در وهله ی اول باید افکار، تصورات، و رفتارهای فردی را که از نظر وزن متناسب است دریابیم. ببینیم آن فرد چه می خورد، چه اندازه ای می خورد و چگونه می خورد. سپس او را سرمشق قرار دهیم و به همان نتیجه برسیم.

پس از آن معتقد شد که ساختمان مغز و اعصاب افراد (بشر)، کم و بیش به هم شبیه است، پس اگر کسی در نقطه ای از دنیا توانسته است کاری بزرگ را به انجام برساند، من هم که دارای مغز و اعصاب مشابه او هستم می توانم عیناً همان کار را انجام دهم و به همان نتیجه برسم، به شرط آن که از همان راهی که او رفته است بروم و طرز تفکر و رفتارم شبیه او باشد...............

 


ادامه مطلب
نويسنده: sara | تاريخ: چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

10سوء تعبير از موفقيت

1- بعضي از مردم به خاطر گذشته‌شان، تحصيلاتشان و... موفق نيستند.
هيچ كس نمي‌تواند موفق باشد مگر بخواهد و سپس براي بدست آوردنش بكوشد.

2- افراد موفق اشتباه نمي‌كنند.
آن‌ها هم مثل ما اشتباه مي‌كنند فقط اشتباهشان را تكرار نمي‌كنند.

3- براي موفق شدن بايد 60 (70، 80، 90 و...) ساعت در هفته كار كرد.
موفقيت به «زياد» انجام دادن كاري ربط ندارد، بلكه بيشتر به «درست» انجام دادن آن ربط دارد.

4- فقط اگر قواعد خاصي را اجرا كنيم موفق مي‌شويم.
چه كسي قواعد را به وجود مي‌آورد؟ موقعيت‌ها متفاوتند. گاهي لازم است از قواعد خاصي پيروي كنيم و گاهي نيز بايد قواعد ساخته خودمان را بكار بنديم.

5- اگر كمك بگيريم، اين ديگر موفقيت نيست.
موفقيت به ندرت در تنهايي رخ مي‌دهد. آن‌هايي را كه به موفق شدن تو كمك مي‌كنند، شناسايي كن. تعدادشان كم نيست.

6- بايد خيلي شانس بياوريم تا موفق شويم.
بله، كمي بايد شانس آورد اما بيشتر به كار سخت، دانش و جديت احتياج است.

7- فقط اگر زياد پول درآوريم موفقيم.
پول يكي از نتايج موفقيت است، اما ضامن آن نيست.

8- بايد همه بدانند كه ما موفق هستيم.
شايد با بدست آوردن پول و شهرت بيشتر، افراد بيشتري از كارتان باخبر شوند. اما، حتي اگر شما تنها كسي باشيد كه از اين موضوع باخبريد، هنوز آدم موفقي هستيد.

9- موفقيت، يك هدف است.
موفقيت بعد از رسيدن به اهداف بدست مي‌آيد. وقتي مي‌گويي «مي‌خواهم آدم موفقي شوم» از شما سوال مي‌كنند: «در چه چيزي؟»

10- به محض اين‌كه موفق شويم، گرفتاري‌ها هم تمام مي‌شوند.
شايد فرد موفقي باشي، اما خدا كه نيستي. پستي و بلندي‌ها در پيش‌اند. از موفقيت امروزت لذت ببر، فردا روز ديگري است.

http://tekiegah2.blogfa.com/

نويسنده: sara | تاريخ: چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |


چرا برخی می پندارند که یک مامور شهرداری نمی تواند موفق باشد؟ چرا یک شاگرد تنبل نمی تواند موفق باشد؟ آیا فکر می کنید که آن کسی که ورشکست کرده دیگر نمی تواند طعم موفقیت را بچشد؟ به نظر شما کفاشی سر کوچه موفق نیست؟

هر کسی تعبیری از موفقیت در ذهن خود دارد که زندگی وی بر اساس همان تعبیر شکل میگیرد. بسیاری از افراد میپندارند که موفقیت فقط به معنی رسیدن به اوج و نوک قله، در هر رشته ای که هستند است. مثلا در رشتۀ کفاشی کسی موفق است که یک کارخانۀ بزرگ تولید کفش در کشور داشته باشد و یا در رشتۀ سوپرمارکت، کسی موفق است که بزرگترین سوپرمارکت محله را داشته و بصورت شبانه روزی کار کند.

مثالهایی که در بالا اشاره نمودم، نوعی طرز فکر است که متاسفانه در بعضی افراد باعث کاهش سرعت رشد و گاهی باعث یاس و ناامیدی می شود.

در کل از موفقیت تعابیر متفاوتی ارائه شده است و نیز هر کسی تعریفی از این واژه در ذهن خود دارد. اما تعریفی که من خدمتتان معرفی می کنم بدین شرح است : “زندگی نردبانی است بی پایان که هر پلۀ این نردبان نوعی از موفقیت است و هر کدام امتیاز مخصوص خود را دارند.”

شاید گاهی امتیاز پلۀ سوم از امتیاز پلۀ هفتم بیشتر باشد و نیز برعکس. هر رویدادی که در زندگی ما باعث پیشروی و جلو رفتن، حتی به اندازۀ یک قدم نیز شود، نوعی موفقیت است. هر حادثه ای که باعث تحول ما، حتی به اندازۀ یک دست شستن شود، موفقیت است. موفقیت چیزی نیست که بتوان برای آن معیار تعیین کرد. مامور شهرداری اگر بتواند پس از مدتی مسئول مامورین شهرداری محل خود شود، به موفقیت دست پیدا کرده است. کفاشی سرکوچه اگر بتواند یک مغازۀ کمی بزرگتر برای خود دست و پا کند، به موفقیت دست پیدا کرده است و بهمین ترتیب.

این موفقیت ها اگر به صورت زنجیروار به یکدیگر متصل شوند، موفقیتی بزرگ را رقم می زنند. اصلا بگذارید واضح بگویم: از قدیم می گفتند “پول، پول می آورد” اما بهتر است که امروز به جای این عبارت بگوییم “موفقیت، موفقیت می زاید”. زیرا وقتی شما پیشرفت خود را، هرچند کوچک، به عنوان یک موفقیت قلمداد کنید، آنگاه از عملکرد خود راضی شده و بنابر اصول فکری، این موفقیت نوعی تجربۀ مفید را برای شما رقم می زند. این تجربۀ مفید خود بخود باعث می شود که شما بخواهید این تجربه را دوباره تکرار کنید و این چنین زنجیرۀ موفقیت ها رقم می خورد.

تصور کنید وقتی آن کفاش سرکوچه، از اینکه مغازه ای کمی بزرگتر اجاره کرده و کمی کار خود را گسترش داده است، احساس موفقیت کند، سپس از اینکه یک شاگرد برای خود گرفته، احساس موفقیت کند، پس از دو سال که مشتریان او زیاد شدند و مجبور شد مغازه ای بزرگتر تر بگیرد باز هم احساس موفقیت کند، در آخر این کفاش، یک کفاشی بزرگ در حاشیۀ خیابان ولیعصر خواهد زد!

این کفاش هرگز با خود نگفت که ” ای بابا… این کفاشی هم شد شغل؟ من تا آخر عمرم باید کفشهای بوناک مردم رو بدوزم…” و همچنین هرگز با خود اینطور فکر نکرد “من هرگز به محمد آقا کفاش نمی رسم… اون ارث باباش بهش رسید، برای همین پولدار شد…”.

این کفاش همیشه با خود می گفت که “من بالاخره یک روزی بزرگترین کفاشی شهر را خواهم داشت؛ با ۵ نفر کارگر و ۱ نفر آبدارچی، با یک مغازۀ ۵۰ متری که تازه در کنار کفاشی، کیف و کمربند هم تعمیر خواهم کرد (اگر هم سفارش روکش ماشین برایم آمد، قبول می کنم!). نخندید. این همان نقشۀ موفقیت است که در ذهن افراد شکل گرفته و به آنها هرآنچه را که بخواهند می دهد. کسی که نقشۀ موفقیتش فقط در راه رسیدن ارث پدر و پدرزن رقم شکل گرفته و یا کسی که نقشۀ موفقیتش فقط با برنده شدن در قرعه کشی بانک شکل میگیرد، هرگز موفق نخواهد شد.

هر کسی می تواند موفق باشد. حتی گدای سر گوچه. من خودم گدایی را می شناختم که پس از چندین سال مسئول گداهای یک منطقه از شهر شده بود و آنها را سروسامان می داد.

شما خودتان حتما این را تجربه کرده اید. فقط پلۀ اول نیاز به کمی تلاش دارد و مابقی پله ها خودبخود طی می شوند. فقط کافیست که قلق موفقیت به دستتان بیاید. همین که نقشۀ موفقیت را در سرتان داشته باشید و فقط متکی به خودتان باشید. به کمک هیچ کس حساب نکنید و مطمئن مطمئن مطمئن باشید که روزی (دیر یا زود) به همان نقطه ای که می خواهید، می رسید. فقط مطلب مهم این است که رسیدن به آن نقطۀ مورد نظر نیاز به رسیدن به چند ایستگاه دارد. پس آن ایستگاهها را با صبر و حوصله طی کنید. هیچ کس یک شبه به آن هدف مورد نظرش نرسیده است.

موفقیت نسبی است. این شما هستید که موفقیت را معنا میکنید.

http://www.pourali.net

 


نويسنده: sara | تاريخ: شنبه 16 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

شش نکته مدیریت جهت پیشرفت

 

نکته اول: کار خود را تا حد ممکن به طور مؤثر سازماندهی کنید.

برای پیشرفت موفقیت آمیز باید بتوانید کارتان را به طور مؤثر و عالی سازماندهی کنید. مقوله هایی که در این زمینه می گنجد عبارتند از: مدیریت زمان، سازماندهی وظایف و مدیریت خود. اهداف شغلی خود را به طور واقعی معین کنید و ببینید آیا با تدابیری که اندیشیده اید و گامهایی که در این زمینه بر می دارید واقعاً به آن دست می یابید. سعی کنید تا حد امکان مراحل پیشرفت را آسان سازید و از انجام کارهای غیرضروری بپرهیزید.


وظایف خود را به دیگران محول کنید تا زمان بیشتری برای انجام کارهای مهم و اساسی داشته باشید. اگر در زمینه ای به تنهایی قادر به پیشرفت نیستید، ازدیگران کمک بگیرید. همچنین با بررسی نحوه مدیریت افراد موفق بر کارهایشان، ازتجربیات آنها استفاده کنید.

نکته دوم: با خودتان کنار بیایید.

در طول پیشرفت مراقب خود باشید. اگر از نظر جسمی و روحی صدمه ای به شما وارد شود، بدون شک صعود و ترقی هیچ سودی برای شما نخواهد داشت.
ــ روزانه زمان مناسبی را به استراحت اختصاص دهید. شما باید باتریهای خود را شارژ کنید تا در هر زمان با کمبود انرژی مواجه نشوید.
ــ توجه داشته باشید که از توازن و تحرک متناسبی برخوردار باشید.
ــ متعادل و سالم غذابخورید.
ــ به دنبال یک سرگرمی سالم برای خود باشید تا با آن بتوانید تمدد اعصاب کنید.
ــ از روابط خصوصی کناره نگیرید و همواره به روابط دوستانه و زناشویی خود توجه خاص داشته باشید.

نکته سوم: دیدگاه خود را در مورد مشکلات و سختی ها تغییر دهید.

سختی ها میدان مبارزه ای برای شما هستند. چگونه با مشکلات وسختی ها روبرو می شوید؟ آیا به سرعت دلسرد و مأیوس می شوید و قطع امید میکنید؟ یا احساس ترس و وحشت تمام وجودتان را در بر می گیرد؟ دیدگاه و عقیده تان را تغییر دهید.سختیها و مشکلات موقعیت هایی هستند که می توانید در آن چیزهایی فرا بگیرید و به پیشرفت خود ادامه دهید. اگر بتوانید به مشکلات اینگونه بنگرید، میتوانید مسیر پیشرفت خود رابهتر بپیمایید و با انرژی و قدرت بیشتر به کار خود ادامه دهید.

نکته چهارم: ازاشتباه کردن نهراسید.

احتمالاً شما نیز این را تجربه کرده اید که اشتباه از سوی بیشتر افراد، منفی ارزیابی میشود. در مدرسه شخص به خاطر اشتباهاتش، نمره بد می گیردیا به خاطر کار اشتباهی که از او سر زده است، سرزنش میشود. این دیدگاه منفی را ازهمین امروز رها کنید. با این دیدگاه، خودتان همچون سدی مانع از آزمودن راههای تازه به دلیل ترس از اشتباه می شوید. اشتباهات در فرآیند یادگیری یا ادامه پیشرفت مهم ضروری هستند. اشتباهات به شما این امکان را میدهد که چیزهای تازه ای یاد بگیرید. اگرمتوجه شدید که کاری را اشتباه انجام داده اید، از خود بپرسید که با چه میزان دقت به آن پرداخته اید و آن را به چه نحو دیگری می توانید انجام دهید و از آن چه چیزهایی فرا گرفته اید برای اینکه میزان خطاها و اشتباهات خود را کم کنید، نیاز به تجربه دارید. حال این سؤال پیش می آید که فرد چگونه تجربه کسب می کند؟ جواب سؤال این است: زمانی که شما اشتباه کردید، از آن چیزی یاد می گیرید.

نکته پنجم: جدی نگیرید!

اهداف پیشرفت برای بیشتر انسانها یک امر جدی است و آن حول محور پول، موفقیت و آینده می چرخد. همواره سعی کنید که از خرده بینی یا جدی گرفتن بیش از اندازه امور بپرهیزید. همواره جانب اعتدال را در شوخی به هنگام انجام کارهایتان نگه دارید. گاه به خودتان بخندید. افرادی که از خود امواج مثبت ساطع می کنند و به دیگران آرامش می بخشند، مؤثرتر و موفق تر از کسانی هستند که با چهره کاملاً جدی به هر قیمتی که شده می خواهند موفق باشند. به پیشرفت به عنوان بخشی از زندگی خود بنگرید، نه بیشتر و نه کمتر. هرگاه موفقیت شغلی برای شما بسیار مهم جلوه کرد، به این بیندیشید که موارد با ارزش دیگری نیز در شما وجود دارند.


نکته ششم: به سرنوشت خود اعتماد کنید.


به عنوان آخرین نکته به شما پیشنهاد می کنیم که هدف خود را برای یک بار هم که شده رها کنید. وقتی که ما با شدت زیاد چیزی را بخواهیم، گاه این گونه به نظر می رسدکه از دست ما می گریزد. از این رو آرامش را در خود پرورش دهید و به سرنوشت خود اعتماد کنید. اگر شما گام های موفقیت را به نحو احسن برداشته و اکثر نکته ها را برای پیشرفت مورد توجه قرار داده اید مطمئن باشید که موفق می شوید. بنابر این به خود اعتماد داشته باشید و آن را به حال خود رها کنید.

 

****

 

منبع : مقاله "شش نکته مدیریت جهت پیشرفت  "  برگرفته از سایت vosoq.com

نويسنده: sara | تاريخ: جمعه 8 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

40 عادت انسانهای موفق

 

کرايگ هايپر؛ نويسنده، محقق، مقاله نويس، مجري راديو و تلويزيون و يک سخنران حرفه اي است. در 25 سال گذشته، او با کارهايش به عنوان يک کارشناس حرفه اي موفقيت در حوزه هاي شخصي و اجتماعي معرفي شده. هاپير يک سايت هم درباره سخنراني موثر دارد که در آن نوشته:

«من خواسته ام بخش هاي مهم کتاب هاي کمکي که تا به حال خوانده ام و تجربه هايي که در زندگي ام داشته ام را به صورت 40 نکته کليدي فشرده کنم و در اختيار ديگران بگذارم تا در هر زمان بتوانند آن را بخوانند. مطمئنا کتاب هايي که در سطح جهاني فروخته مي شوند و درباره خودياري هستند ممکن است براي بعضي ها قابل استفاده باشند ولي من مايلم چيزي بنويسم که براي همه مفيد واقع شود.آ» حالا اين شما و اين هم 40 توصيه کرايگ هايپر. بخوانيد و قضاوت کنيد.

 1) فرصت هايي را مي بينند و پيدا مي کنند که ديگران آنها را نمي بينند.

 2) از مشکلات درس مي گيرند، در حالي که ديگران فقط مشکلات را مي بينند.

 3) روي راه حل ها تمرکز مي کنند.

 4) هوشيارانه و روشمندانه موفقيت شان را مي سازند، در زماني که ديگران آرزو مي کنند موفقيت به سراغ شان آيد.

 5) مثل بقيه ترس هايي دارند ولي اجازه نمي دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.

 6) سوالات درستي از خود مي پرسند. سوال هايي که آنها را در مسير مثبت ذهني و روحي قرار مي دهد.

 7) به ندرت از چيزي شکايت مي کنند و انرژي شان را به خاطر آن از دست نمي دهند. همه چيزي که شکايت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسير منفي بافي و بي ثمر بودن است.

 8) سرزنش نمي کنند (واقعا فايده اش چيست؟) آنها مسووليت کارهايشان و نتايج کارهايشان را تماما به عهده مي گيرند.

 9) وقتي ناچارند از ظرفيتي بيش از حد ظرفيت شان استفاده کنند هميشه راهي را براي بالا بردن ظرفيت شان پيدا مي کنند و بيشتر از ظرفيت شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتري استفاده مي کنند.

 10) هميشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامي که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه ريزي مي کنند و فکر مي کنند تا وقتي که کارشان را انجام مي دهند استرس کمتري داشته باشند.

 11) خودشان را با افرادي که با آنها هم فکر هستند متحد مي کنند. آنها اهميت و ارزش قسمتي از يک گروه بودن را مي دانند.

 12) بلندپرواز هستند و دوست دارند حيرت انگيز باشند. آنها هوشيارانه انتخاب مي کنند تا بهترين نوع زندگي را داشته باشند و نمي گذارند زندگي شان اتوماتيک وار سپري شود.

 13) به وضوح و دقيقا مي دانند که چه چيزي در زندگي مي خواهند و چه نمي خواهند. آنها بهترين واقعيت را دقيقا براي خودشان مجسم و طراحي مي کنند به جاي اينکه صرفا تماشاگر زندگي باشند.

 14) بيشتر از آنکه تقليد کنند، نوآوري مي کنند.

 15) در انجام کارهايشان امروز و فردا نمي کنند و زندگي شان را در انتظار رسيدن بهترين زمان براي انجام کاري از دست نمي دهند.

 16) آنها دانش آموزان مدرسه زندگي هستند و همواره براي يادگيري روي خودشان کار مي کنند. آنها از راه هاي مختلفي مثل تحصيلات آموزشگاهي، ديدن و شنيدن، پرسيدن، خواندن و تجربه کردن ياد مي گيرند.

 17) هميشه نيمه پر ليوان را مي بينند و توانايي پيدا کردن راه درست را دارند.

 18) دقيقا مي دانند که چه کاري بايد انجام دهند و زندگي شان را با از شاخه اي به شاخه اي ديگر پريدن از دست نمي دهند.

 19) ريسک هاي حساب شده اي انجام مي دهند؛ ريسک هاي مالي، احساسي و شغلي.

 20) با مشکلات و چالش هايي که برايشان پيش مي آيد سريع و تاثيرگذار روبه رو مي شوند و هيچ وقت در مقابل مشکلات سرشان را زير برف نمي کنند. با چالش ها روبه رو مي شوند و از آنها براي پيشرفت خودشان بهره مي برند.

 21) منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمي مانند تا آينده شان را رقم بزند. آنها بر اين باورند که با تعهد و تلاش و فعاليت، بهترين زندگي را براي خودشان مي سازند.

 22) وقتي بيشتر مردم کاري نمي کنند؛ آنها مشغول فعاليت هستند. آنها قبل از اينکه مجبور به کاري بشوند، عمل مي کنند.

 23) بيشتر از افراد معمولي روي احساسات شان کنترل دارند. آنها همان احساساتي را دارند که ما داريم ولي هيچ گاه برده احساسات شان نمي شوند.

 24) ارتباط گرهاي خوبي هستند و روي رابطه ها کار مي کنند.

 25) براي زندگي شان برنامه دارند و سعي مي کنند برنامه شان را عملي کنند. زندگي آنها از کارهاي برنامه ريزي نشده و نتايج اتفاقي عاري است.

 26) در زماني که بيشتر مردم به هر قيمتي مي خواهند از رنج کشيدن و بودن در شرايط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرايط سخت را مي فهمند.

 27) ارزش هاي زندگي شان معلوم است و زندگي شان را روي همان ارزش ها بنا مي کنند.

 28) تعادل دارند. وقتي از لحاظ مالي موفق هستند، مي دانند که پول و موفقيت مترادف نيستند. آنها مي دانند افرادي که فقط از نظر مالي در سطح مطلوبي قرار دارند، موفق نيستند. اين در حالي است که خيلي ها خيال مي کنند پول همان موفقيت است. ولي آنها دريافته اند که پول هم مثل بقيه چيزها يک وسيله است براي دستيابي به موفقيت.

 29) اهميت کنترل داشتن روي خود را درک کرده اند. آنها قوي هستند و از اينکه راهي را مي روند که کمتر کسي مي تواند برود، شاد مي شوند.

 30) از خودشان مطمئن هستند و به احساسات ناشي از اينکه کجا زندگي مي کنند و چه دارند و چه طور به نظر مي رسند، توجهي ندارند.

 31) دست و دل باز و مهربان هستند و از اينکه به ديگران کمک مي کنند تا به خواسته هايشان برسند خوشحال مي شوند.

 32) متواضع هستند و اشتباهات شان را با خوشحالي مي پذيرند و به راحتي عذرخواهي مي کنند. آنها از توانايي هايشان خاطر جمع هستند ولي به آن مغرور نمي شوند. آنها خوشحال مي شوند که از ديگران بياموزند و از اينکه به ديگران کمک مي کنند تا خوب به نظر برسند بيشتر از کسب افتخارات شخصي شان لذت مي برند.

 33) انعطاف پذير هستند و تغيير را غنيمت مي شمارند. وقتي وضعيتي پيش مي آيد که عادت ها و آسايش روزمره شان را بر هم مي زند از آن استقبال مي کنند و با آغوش باز وضعيت جديد و ناشناس را مي پذيرند.

 34) هميشه سلامت جسماني خود شان را در وضعيت مطلوبي نگه مي دارند و مي دانند که بدنشان خانه اي است که در آن زندگي مي کنند و به همين خاطر، سلامت جسماني براي آنها خيلي مهم است.

 35) موتور بزرگ و پرقدرتي دارند. سخت کار مي کنند و تنبلي نمي کنند.

 36) هميشه منتظر بازتاب کارهايشان هستند.

 37) با افراد بدذات و غيرموجه نشست و برخاست نمي کنند.

 38) وقت شان و انرژي شان را روي وضعيت هايي که از کنترل شان خارج است صرف نمي کنند.

 39) کليد خاموش روشن دارند. مي دانند چگونه استراحت کنند و ريلکس شوند. از زندگي شان لذت مي برند و سرگرم مي شوند.

 40) آموخته هايشان را تمرين مي کنند. درباره تئوري هاي عجيب و غريب خيالبافي نمي کنند بلکه واقع بينانه زندگي مي کنند.

منبع:

 

http://roodsarabir.blogfa.com

نويسنده: sara | تاريخ: دو شنبه 4 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

راه وروش های زندگی هوشمندانه

 

1- با دقت لباس بپوشيد.

قبل از ترک منزل به سمت محل کار، زماني را صرف چک کردن شيوه  ي لباس پوشيدن خود کنيد و اطمينان حاصل کنيد که آيا لباس مناسب به تن کرده‌ايد يا خير. ممکن است بعضي‌ها بگويند که لباس براي آدم ارزش نمي‌آورد، اما به عقيده من کاملاً اشتباه است. دنياي کار و تجارت تا حد زيادي روي اين مساله مي‌چرخد. البته لازمه ي منظم بودن و انتخاب رنگ هاي هماهنگ هيچ گاه با لباس هاي گران قيمت و مد گرائي همراه نيست .

اگر مثل يک فرد موفق لباس بپوشيد، ديگران هم مثل يک فرد موفق با شما برخورد مي‌کنند پس در شيوه ي لباس پوشيدن‌تان تجديدنظر کنيد.

2- مثل برنده‌ها بينديشيد.

رفتار خود شخص نقش بزرگي در موفقيتش دارد. ديدگاه‌تان نبايد هيچ‌گاه مثل انسان‌هاي شکست خورده باشد. خوب است که پيشرفت‌ها و دستاوردهايي را که در راه آن‌ها تلاش مي‌کنيد، براي خود مجسم کنيد. هميشه نيمه ي پر ليوان را ببينيد. مردم هم هميشه از افراد موفق تبعيت مي‌کنند، نه منفي بافان.

3- جزيي از يک گروه باشيد.

موفقيت، اکثر اوقات يک کار گروهي است . يک گلزن در فوتبال ، هيچ‌وقت به تنهايي نمي‌تواند موفقيت کسب کند، با همکاري و مساعدت اعضاي مختلف يک گروه، موفقيت به دست مي‌آيد. اگر در يک گروه کار مي‌کنيد، تا جايي که مي‌توانيد مسووليت‌ها و کارهاي خود را به بهترين نحو ممکن انجام دهيد و از ديگران نيز همين انتظار را داشته باشيد. در اين حالت است که موفق خواهيد شد.

4- احساسات خود را به روشني بيان کنيد.

وقتي همه ي قدم‌ها را به دقت برداريد، تنها چيزي که ممکن است مانع رسيدن شما به موفقيت شود، مهارت‌هاي ارتباطي است، خود را در يک جلسه ي کاري تصور کنيد. رييس‌تان از شما نظرخواهي مي‌کند. شما دقيقاً مي‌‌دانيد که چه بايد بگوييد تا مشکل حل شود، اما در بيان آن عاجزيد. صدايتان و کلمات‌تان هيچ‌کدام ياريتان نمي‌کند. اين‌جاست که همه کم‌کم از شما دوري مي‌کنند. پس ياد گرفتن مهارت‌هاي ارتباطي يکي از اصول اوليه است.

5- هميشه نتيجه را در ذهن داشته باشيد.

هر کاري که انجام مي‌دهيم، قطعاً دليلي دارد و براي رسيدن به نتيجه‌اي مشخص است که همه اين کارها را انجام مي‌دهيم. در محل کار هم بايد همين‌طور باشد. هر کار ناخوشايندي را هم که مجبور به انجامش هستيد، با در نظر گرفتن نتيجه و هدف‌تان به دقت انجام دهيد.

6- منظم باشيد.

هنگام کار کردن روي يک پروژه، قدم به قدم همه ي مراحل را به دقت طي کنيد. براي کار خود طرح و برنامه داشته باشيد. اگر قسمتي از کار را نا ديده بگيريد، مطمئنا کارتان به نتيجه نخواهد رسيد.

منبع:

مجله موفقيت – با تغييروتلخيص


 

نويسنده: sara | تاريخ: دو شنبه 4 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

سخنان بزرگان درباره موفقیت

1- به تواناییهای خویش ایمان داشتن،نیمی از موفقیت است..................................(روسو)
2- بیشتر کسانی موفق شده اند که تعریف کمتری شنیده اند................................(امیل زولا)
3- آرامش و اطمینان بهترین موفقیت است.................................................. ...(آلفرد اوست)
4- اگر اراده کنی و استقامت داشته باشی ، بی شک موفق می شوی.....................(امرسون)
5- اگر در کار ما ((اگر)) نباشد ، بطور یقین موفق می شویم...................................(نلسون)
6- پیروزی نصیب کسانی می شود که بیش از همه استقامت دارند..........................(بناپارت)
7- آسانسوری که بتواند شما را به بالاترین طبقه موفقیت برساند، از کار افتاده است و شما ناگزیرید که راهروی موفقیت را پله پله بالا بروید.................................................. ....................(وین دایر)
8- اگر می خواهید در هر کاری پیروز باشید، باید این طرز فکر را که شکست خوردن بازنده بودن است را از سر به در کنید.................................................. .............................................(وین دایر)
9- مطالعه دقیق ، ثبات قدم ، پرسش و تحقیق، اندیشه و تخیل، مرد را به سوی کمال موفقیت می کشاند.................................................. ..........................................(کنفسیوس)
10- علت اصلی اینکه چرا بعضی افراد کامیاب شده اند و برخی دیگر کامیاب نمی شوند، آن است که اغلب افراد حاضر نیستند بهای موفقیت را بپردازند.بسیاری از افراد حاضر نیستند تلاش کنند و از خود استقامت ،ثبات قدم و پشتکار نشان بدهند.................................................. ...........................(هربرت کاسون)

منبع:

اینترنت

نويسنده: sara | تاريخ: دو شنبه 4 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

چند قدم تا موفقیت

مفهوم موفقيت يك امر نسبي (از فرد تا فرد از فرهنگ تا فرهنگ، و از مكتب جهان بيني و ايدئولوژي، تا مكتب فرق دارد) و يك امر تشكيكي (يعني ممكن است شخصي نسبت به گذشته اش موفق باشد ولي در عين حال مراتب بالاتري از موفقيت را در پيش دارد كه البته اين امر بيشتر در امور اخلاقي و ارزشي مثل كمال، علم خواهي بيشتر نمود دارد) است در فارسي واژهاي مترادف آن ظفر، پيروزي و كاميابي و... است.
ابزار موفقيت موفقيت محبوب عمومي بشر است همه افراد بشر در هر رشته و مقامي كه هستند به دنبال وسيله، ابزار و راه رسيدن به موفقيت هستند ولي افراد بشر دريافتن اين وسيله يكسان نيستند، افرادي كه هيچ واقع بيني ندارند و درك صحيحي از روابط علي و معلولي حوادث ندارد. بحث شانس و بخت را به ميان مي‌كشند برخي ديگر وسيله موفقيت را در عوامل موجود خارجي جستجو مي‌كنند. ولي در ميان عوامل خود (استعدادها، علائق، حوصله و پشتكار و ...) را فراموش مي‌كنند. برخي موفقيت را به نبوغ نسبت مي‌دهند، يعني فكر مي‌كنند تنها عامل موفقيت نبوغ است و گمان مي‌كنند مثلا فلان مخترع ظرف چند روز يا چند ساعت به فلان كشف رسيده ولي از پشتكار، صبر و تحمل سختيهاي راه آنها بيخبرند. الكساندر هاميلتن ميگويد: مردم به من نابغه مي‌گويند من از نبوغ خود خبر ندارم، فقط مي‌دانم شخص زحمتكشي هستم. دانشمند بزرگ فرانسوي پاستور، شعار زندگيش كار بود.[1]
موفقيت در جامعه هاي صنعتي تعريف متداول و قابل قبول جوامع صنعتي از موفقيت بر سه اصل استوار است: قدرت، پول و شهرت. يعني اگر كسي يك يا چند تا از اينها را داشته باشد فرد موفقي است. اشكال اين تعريف اين است كه با نظام الهي و عقل و وجدان ما سازگاري ندارد. آيا هر طوري كه انسان پول تهيه كرد موفق است؟ آيا به هر نحوي به مدارج بالاي علمي رسيد موفق است؟ آيا ملتي كه براي هدف مقدسي از كشور خود دفاع مي‌كنند ولي در ظاهر نميتوانند بر دشمن غلبه پيدا كنند موفق نيستند؟ امام حسين _ عليه السلام _ مي‌فرمايند: مرگ برتر از زندگي با خواري، ذلت برتر از زندگي است كه سر از جهنم در آورد.[2]
فرق استعداد و علاقه از جمله عواملي كه براي رسيدن به موفقيت حياتي است استعداد و علاقه است. هر كاري را كه انسان بتواند (استعداد بالفعل و بالقوه) آنرا بهتر و عاليتر انجام دهد در آن استعداد دارد. و هر كاري و امري كه با شور و شعف و لذت و بدون خستگي انجام دهد را بدان علاقه دارد. گاهي ممكن است استعداد باشد (حس شعري) و علاقه نباشد (شعر نگفتن و انگيزة آن را نداشتن) بيشتر مواقع انسان با استعداد متوسط و يا كمتر از آن ولي با علاقه بالا و پشتكار به موفقيتهايي نايل مي‌شود، اما اگر هر دو _ استعداد و علاقه _ در يك امر باشند، توفيق چند برابر خواهد بود.[3]
براي رسيدن به موفقيت توجه و به كارگيري ابزارهاي دروني و بيروني بسيار مهم است. عمدة اين شيوه ها از زندگي افراد و الگوهاي موفق جوامع به دست آمده كساني كه خود شاهد موفقيت را در آغوش خود لمس كرده‌اند، در ذيل به اين ابزارها اشاره مي‌كنيم:
1. ابزارهاي دروني فرد: يعني ابزاري كه خداوند در نهاد انسان قرار داده و انسان وظيفه دارد از آنها به بهترين نحو براي رسيدن به كمال استفاده كند: 1. خواستن موفقيت: اولين قدم خواستن خود فرد است انسان اگر به طور جدي خواهان امري باشد دنبال راهكارها مي‌رود و با پشت سرگذاشتن سختيها به آن مي‌رسد.
2. نياز و انگيزه: دو اهرم رواني هستند كه به انسان قدرت، پويايي و حركت مي‌بخشد و انسان را به سوي هدف (موفقيت) مي‌كشانند گاهي انسان مي‌تواند در خود ايجاد انگيزه و نياز كند مثلا آن را وظيفه و مسئوليت ديني خود بداند كه انجام ندادن آن عقاب دارد يا با افراد موفق معاشرت كند و تصميم خود را به ديگران بگويد، به موفقيت‌هاي خود پاداش بدهد و تنبليهاي خودش را تنبيه و جريمه كند، مثلا مطالعه نكردم، سه ماه از پول تو جيبيم صرف نظر مي‌كنم و از كلمات تاكيدي مثبت استفاده كنيم، من مي‌توانم، من خسته نمي شوم، خدا همراه من است.
3. پرهيز جدي از تاخير: هر گاه تصميم گرفتيد كاري را انجام دهيد بلافاصله قدمهاي اوليه را معقولانه برداريد مطمئن باشيد آن بعداً يا فردايي كه مي‌گوييد نخواهد آمد، همين الان را غنيمت شماريد همين الآن.
4. ارادة خود را تقويت كنيد: از خوردن غذاهاي پرچرب و انرژي زياد پرهيز كنيد. ورزش و تمرين را جدي بگيريد. از طبيعت لذت ببريد يا تقويت بعد معنوي (نماز، توسل و...) بر بعد غريزي خود مسلط شويد تا اسير خواسته هاي مزاحم نشويد، اعتماد به نفس داشته و بدانيد كه انسان داراي نيروي بيكران است. اگر خود بخواهم مي‌رسم.

 

5. نظم در امور فردي و اجتماعي و برنامه ريزي[4]

 

 

1 _ 5. دفتر مخصوص برنامه ريزي داشته باشيد تا ساعات مفيد و غيرمفيد خود را محسوستر ببينيد و برنامه خود را به متخصصها نشان دهيد.
2 _ 5. از دو طرح بلند مدت (رسيدن به هدف) و كوتاه مدت (ساعات كار، مطالعه، رفع موانع فعلي) استفاده كنيد.
3 _ 5. در برنامه ريزي خود امور مهم را مقدم بشماريد.
4 _ 5. بر برنامة خود كنترل و مراقبه داشته باشيد و در صورت خارج شدن از برنامه سريع اصلاح، جبران كنيد از سستيهاي خود نگذريد. هر روز و هر هفته محاسبه كنيد و ارزيابي كنيد كه موفق بوديد، كاستيها كجا بوده، خوبيها كجا.
5 _ 5. دغدغه، مانعها و پيشامدها توجه و تمركز شما را به هم نزند عمدة توجه و انرژي خود را به مشكل گشايي و حل آن اختصاص دهيد و در آن مضطرب نشويد. اضطراب زيادي كار شما را مختل مي‌كند:
چون عشق حرم باشد سهل است بيابانها
6 _ 5. در ساعات خود به صرف انرژي اهميت زيادي بدهيد.[5] تماشاي زياد تلويزيون، گردشهاي نامناسب، جلسه هاي طولاني غير علمي عمده انرژي شما را صرف مي‌كند. در موقع نشاط به اصل برنامة خود بپردازيد و در اوقات ديگري انرژي خود را شارژ كنيد (تفريح، طبيعت، حمام آب گرم، تغذيه مناسب با كيفيت، خواب متناسب، ورزش ملايم).
6. استعداديابي: با توجه به تمركز كاري خود در گذشته، علايق، اهميت دادنها، بررسي دروس مورد علاقه و نمرات آنها استعداد خود را به دست آوريد. گاهي مواقع شكست مقدمه استعداديابي است، همانگونه كه مثلا مي‌گويند شكسپير به خاطر فقر دزدي كرد وقتي به زندان افتاد، شعري در مذمت ظلم حاكم گفت و همان جا متوجه ذوق شعري خود شد و يا هجرتهاي او از زن و فرزندانش اگرچه تلخ بود شيرينها به همراه داشت (رنجها گنج آورند).
7. تمركز بر موضوع:[6] نقش ذره بين را در تمركز نور و سوزاندن ايفا مي‌كند.
با حوصله و صبر از پراكنده كاري به شدت دوري كنيد. حضرت مي‌فرمايند: كار كمي كه دوام داشته باشد از كار زياد ملال آور برتر است. حوصله و صبر به قول شهيد مطهري دركارهاي بزرگ دخالت زيادي دارد. از شاخه به شاخه‌اي ديگر پريدن مانع موفقيت است. مردم در اختراعها اول چيزي كه به ذهنشان خطور مي‌كند نبوغ، هوش و فكر بلند مخترع است. فكر مي‌كنند با نبوغ مي‌توان ظرف چند روز يا ساعت به موفقيت رسيد. هيچ متوجه يك ركن اساسي در موفقيت يعني حوصله زياد نيستند. صفات بد اخلاقي (حسد، كينه، غيبت، ...) سلامت رواني و ذهني و حتي جسمي ما را به هم مي‌زند و مانع تمركز مي‌شود چرا كه اين صفات بد دائماً با صفات عالي انساني ما كه اصلاحگر هستند در جنگ رواني مي‌باشند (صفات عالي مثل فطرت الهي، وجدان، دل و عقل) و حتي گاهي اين امر به صورت سردرد، زخم معده و ... بروز مي‌كند. (بيماري روان تني)
8. صفات خوب اخلاقي: شخصيت زده نباشيم حرف ديگران را به دليل و تفكر و تحليل بررسي كنيم. حتي افراد مورد علاقه خود. خلاق باشيم يعني هميشه دنبال رو نباشيم، از شكستهاي ديگران درس بگيريم. شجاعت و شهامت داشته باشيم چه بسا به خاطر احتمال خطر خيلي نامعقول ازكارهاي خوب و اهداف عالي باز مي‌مانيم.[7]
9. حفظ تعادل در ابعاد شخصيت: تعادل امري است كه در زندگي بسيار ضروري است توجه كنيد مثلا ما هميشه آب بخوريم و غذا نخوريم چه اتفاقي مي‌افتد. انسان داراي دو بعد ملكوتي و جسماني است و اسلام به تغذيه هر دو بعد توجه و تاكيد دارد عدم ارضاي معقول و مشروع هر كدام مي‌تواند مصيبت آور باشد. البته چون كه اصل و جوهرة انسان روح اوست. بايد به آن توجه بيشتر شود و اين بعد بايد بر جسم (غرائز و نفس اماره) غلبه داشته باشد و اين يعني حقيقت اراده چون بي ارادگي بيشتر با غلبه غرائز (شهوت، پرخوري، خواب، تنبلي و...) نمود پيدا مي‌كند. پس به نماز، ادعيه، نيايش، تامل در خلقت، انفس و آفاق و نعمتها بعد روحاني خود را قوي كنيم و غرائز را تغذيه مشروع نماييم، عدم تعادل رشد سرطاني شخصيت و انحراف را به همراه دارد.[8]
10. عادتهاي بد را حذف كنيم و خود را به كارهاي خوب با تكرار و تمرين عادت دهيم. (براي عادت حذف شده، جايگزين بگذاريم).
11. عاقل باشيم نه عالم فقط عاقل عالم به تجزيه تحليل مي‌پردازد و به دانسته هاي خود عمل مي‌كند ولي عالم مثل طوطي محفوظات را در ذهن انبار مي‌كند و جلوي خلاقيت خود را مي‌گيرد.[9]
12. غنيمت شمردن فرصتها: حضرت علي _ عليه السلام _ مي‌فرمايند: فرصت‌ها را غنيمت بشماريد كه مثل ابر گذرا هستند و بر عنصر مال بيشتر توجه داشته باشيد. از گذشته درس و عبرت براي خود بگيريد (افرادي كه دائما در گذشته و خاطرات آن و آينده و حوادث و... آن سير مي‌كنند از سلامت رواني برخوردار نيستند). توجه به نشاط جواني، توجه به عدم مشغله هاي زندگي قبل از كار و ازدواج، استفاده از دوستان اهل مطالعه، توجه به الگوهاي سالم موفق و هجرت لازم از وطن براي ارتقاء ....
13. ليست موفقيتها و توجه به نقش كلمات در موفقيت: ليستي از موفقيتهاي كامل و نسبي از گذشته خود تهيه كنيد و با نگاه به آنها به تواناييهاي خود اعتماد كنيد. به كلماتي كه به كار ميبريد عنايت داشته باشيد نگوييد بدبخت شدم، بگوييد صدمه ديدم، نگوييد كار تمام شد و بيچاره شدم، بگوييد از وقت مي‌توانستم بهتر استفاده كنم. از دوستاني كه دائماً آيه ياس و منفي بافي مي‌كنند به شدت پرهيز كنيد. نسبت به موفقيت ديدگاه مثبتي داشته باشيد تا از ياس و درنتيجه تنبلي و شكست در امان باشيد.
ب. ابزارهاي خارج از فرد 1. الگوهاي موفق و عيني: به الگوهاي زنده اطراف خود توجه كنيد راز موفقيت آنها را جستجو كنيد. البته به تفاوتهاي فردي توجه داشته باشيد. گاهي برخي شيوه هاي مخصوص و منحصر به فرد يك نفر است. از شيوه هاي عمومي موفقيت كمك بگيريد.
2. كتابهاي افراد موفق و ويژگيهاي شخصيتي آنها را مطالعه كنيد (البته مطالعه كم و بادوام نتيجه بخش است).
3. دوستان كوشا، مثبت انديش و متعادل (جسمي و روحي) انتخاب كنيد از دوستان تنبل منفي انديش فاصله بگيريد (فاصلة علمي نه فاصلة انساني و مهرآميز).
4. با توجه به استعداد و علاقه خود به الگوهاي مثبت عشق بورزيد. ارادت و عشق شما به الگوهاي زنده بر شيوة كار شما حتي حالات شما اثر مي‌گذارد و شما را همانند او مي‌كند: (مجنون من كيم ليلي، ليلي كيست من).
5. از شانس و اقبال تعريف جديدي ارائه دهيد:[10] تلاش زياد همراه با فكر صحيح = موفقيت و شانس
Labor under correct knowledge = luck
6. در انتخاب شغل دقت كنيد (مفيد، استعداد، علاقه) در انتخاب همسر كوشش كنيد به معيارهاي كاري و ارزشي شما نزديك باشد و شما را در امر موفقيت و هدف كمك كند.
7. آموختن شيوه ها: (شيوه هاي هر كاري را از اساتيد مجرب و كتابهايشان بخواهيد) ندانستن شيوة هر كار مثل مطالعه يعني دقت هدردادن يعني لقمه دور سر چرخاندن و دانستن يعني راه ميانبر.
8. به رقابت و مقايسه مثبت توجه كنيد چرا كه در دستورات ديني ما هست كه در كارهاي خوب نسبت به يكديگر پيشي بگيريد و يا خودتان را با معيارها و الگوهاي صالح تطبيق و مقايسه دهيد، رقابت منفي (حسد،...) سلامت روحي _ رواني، جسمي ما را به هم مي‌زند و به تمركز كه ركن بسيار مهمي است، در موفقيت لطمه وارد مي‌كند. فنون ارتباط سالم و سازندة با ديگران (سلام، تبسم، عدم تحقير، صدا زدن اسم كه خصوصيترين امري است كه از اول زندگي با آنها بوده و... استفاده كنيد. اين امر در راستاي ارتباطهاي چهارگانه است كه در ضمن مباحث به آنها اشاره شده (با خود، خدا، خلق خدا، طبيعت).
نكته: براي موفقيت خود و جامعة خود حركت از درون (موفقيت شخصي) به بيرون (موفقيت عمومي) بسيار حائز اهميت است، چرا كه اين فرد است كه جامعه را مي‌سازد و جامعه يعني آحاد جامعه.
نكته پاياني: لازم به تذكر است كه بايد همة اين راهكارها را در كنار هم ديد تا تعادل در تمام ابعاد شخصيت و استعدادها را به هم نزنيم و استفادة بيشتر از بحث ببريم. ديگر اينكه به گفتة بزرگان و افراد موفق ما اخلاص و توسل به اهل بيت _ عليهم السلام _ نمك موفقيت است. كمااينكه در كتابهاي آنها به اين و حكايات و عنايات اهل بيت به آنها اشاره شد. ديگر اينكه بايد با تامل و تفكر به موفقيت دنيوي و اخروي (چون زندگي ما استمرار دارد تا بينهايت) حركت كنيم. پس دنبال موفقيتهاي لذت آور و پايداري باشيم كه كمال آور هم هستند

پی نوشتها :

[1] . رمز موفقيت، شهيد مطهري، حميد نگارش، موسسه فرهنگي انتشارات امام عصر، با تغيير و اضافه، ص 98.
[2] . اگر موفقيت يك بازي است اينها قواعد بازي هستند، مترجم منيژة شيخ جوادي، انتشارات همايش انديشه، 1381، ص 13 با تغيير و اضافه.
[3] . اخلاق موفقيت در زندگي، داريوش عرفاني فر، قم، نشر خرم 1378، ص 135 با كمي تغيير.
[4] . هفت قدم در راه موفقيت نوجوانان، نويسنده شان كاوي، مترجم ساناز قاسمي، انتشارات انجمن اولياء و مربيان، 1380، ص 194.
[5] . اگر موفقيت يك بازي است اينها قواعد بازي هستند، ص 114 با تغيير.
[6] . رمز موفقيت شهيد مطهري، ص 98 با تغيير و اضافه.
[7] . همان، ص 91 و 92.
[8] . عوامل كنترل غرايز،آيت الله حسين مظاهري، موسسه نشر وتحقيقات ذكر، تهران، 1378، ص 56 با كمي تغيير.
[9] . رمز موفقيت، شهيد مطهري، ص 78 با كمي تغيير.
[10] . يادداشتهاي يك دوست، آنتوني رابينز، مهدي مجردزاده كرماني، موسسه فرهنگي راه بين، ص 38.

منبع:

 

www.andisheqom.com

 

 

 


 

نويسنده: sara | تاريخ: دو شنبه 4 بهمن 1398برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

راههای رسیدن به موفقیت


1- تفکر مثبت داشته باشید ، « دکترنورمن پیل » می گوید : افکار خوب و مثبت همچون تابش نور خورشید بر اتاقی تاریک است که همه جا را روشن می کند .

2- باور و ایمان داشته باشید ، همیشه آن چیزی اتفاق می افتد که شما واقعاً باورش دارید . این یک حقیقت است . پس باید باورهای محدود کننده ای که مانع موفقیت شما هستند را شناسایی کنید و آنها را از بین ببرید

3- هر روز منتظر اتفاق خوبی باشـید ، اگر انتـظار وقـوع چـیزی را داشته باشـید آن چـیـز به وقـوع می پیوندد .

4- افکارتان را کنترل کنید ، موفقیت ازطریق کنترل کامل افکار ، اعمال به وجود می آید .

5- تلاش و پشتکار داشته باشید ، همۀ موفقیتها و رؤیاهای ما در گرو سخت کوشی است هر چه بیشتر تلاش کنیم موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد .

6- صبور باشید ، ما همواره دوست داریم هر چه زودتر به ارزو هایمان برسیم ، به همین دلیل است که در زندگی مان بی قراریم .
 
7- به دیگران کمک کنید . شما تنها در صورتی حقیقتاً خوشبخت و موفق خواهید بود که احساس کنید به دلیل خدمت به دیگران انسان با ارزشی هستید .

8- ذهن خود را از تردید و ترس رها کنید و تصور کنید هیچ محدودیتی ندارید .

9- به بهترین چیزها فکر کنید .

10 - تصویر آن چه را می خواهید در زندگی بیرونیتان داشته باشید ، بسازید .

11- شور و شوق داشته باشید ، « فرانک بتگر » نویسندۀ کتاب چگونه در فروش از ناکامی به کامیابی رسیدم می گوید : شخص قادر است هر وقت بخواهد سرنوشت خود را عوض کند و آن موقعی است که تصمیم بگیرد و در کار خود شوق و حرارت به خرج بدهد .

12- از خودتان تصویر خوبی در ذهن داشته باشید

13- از اشتباهات گذشتۀ خود پند بگیرید و پیش بروید .

14- به خودتان اطمینان داشته باشید ، آنگاه خود را دوست خواهید داشت .

15- مسئولیت کامل زندگی و آنچه را برایتان پیش می آید به عهده بگیرید .

16- همواره ببخشید و فراموش کنید ، اما بگیرید و به خاطر بسپارید .

17- با افراد موفق ارتباط برقرار کنید .

18- هدف خود را از نظر دور نکنید و همیشه آن را جلوی چشم داشته باشید .

19- در زمان حال زندگی کنید ، هر روز به خاطر همان روز زندگی کنید .

20- در هر کار فقط برای همان کار فعالیت کنید .

21- با افراد باانگیزه و با روحیه همنشینی کنید .
 
22- در کارهای اجتماعی مشارکت داشته باشید .

23- همیشه به دنبال ایدۀ بزرگی باشید ، که زندگی تان را تغییر خواهد داد .

24- شهامت داشته باشید : همان شوید که می خواهید تنها در این صورت است که می توانید .

25- استقامت داشته باشید : حضرت محمد (ص) فرمود ه اند : خداوند با کسانی که در برابر مشکلات پایداری می کنند .
 
26- شکرگزار باشیم : وقتی شکر می کنیم روح عالم در ما ایجاد انرژی می کند و آن انرژی موهبت های بعدی را به طرف ما جذب می کند
منبع:

http://www.mums.ac.ir

نويسنده: sara | تاريخ: دو شنبه 4 بهمن 1398برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

تکنیک هایی برای کسب موفقیت وکامیابی در زندگی فردی وشغلی

یشتر افراد تمایل دارند که در زندگی به موفقیت دست پیدا کنند. آنها برای خود اهدافی را معین می کنند و بعد برای رسیدن به آنها به شدت تلاش می نمایند؛ اما سوالی که می توان در این زمینه مطرح کرد، این است که اصلاً موفقیت چیست؟ در واقع باید اظهار داشت که موفقیت برای افراد مختلف، مفاهیم متفاوتی را در بر به عنوان مثال موفقیت برای صاحب یک پمپ بنزین این است که روزانه بتواند به اتومبیل های بیشتری بنزین ارائه کند. از سوی دیگر کسی که به موسیقی علاقه دارد، موفقیت را در انتشار اولین آلبوم اختصاصی اش می بیند. علاوه بر این باید در نظر داشت که موفقیت همیشه با پول پیوند نمی خورد. موفقیت می تواند کسب یک نمره خوب از یک عنوان درسی مشکل باشد و یا در درست کردن یک کیک شکلاتی خوشمزه خلاصه شود.....                                  

بیشتر افراد تمایل دارند که در زندگی به موفقیت دست پیدا کنند. آنها برای خود اهدافی را معین می کنند و بعد برای رسیدن به آنها به شدت تلاش می نمایند؛ اما سوالی که می توان در این زمینه مطرح کرد، این است که اصلاً موفقیت چیست؟ در واقع باید اظهار داشت که موفقیت برای افراد مختلف، مفاهیم متفاوتی را در بر به عنوان مثال موفقیت برای صاحب یک پمپ بنزین این است که روزانه بتواند به اتومبیل های بیشتری بنزین ارائه کند. از سوی دیگر کسی که به موسیقی علاقه دارد، موفقیت را در انتشار اولین آلبوم اختصاصی اش می بیند. علاوه بر این باید در نظر داشت که موفقیت همیشه با پول پیوند نمی خورد. موفقیت می تواند کسب یک نمره خوب از یک عنوان درسی مشکل باشد و یا در درست کردن یک کیک شکلاتی خوشمزه خلاصه به هر حال موفقیت در اشکال و اندازه های مختلف ظهور می کند، اما همیشه یک مطلب در آن صدق می کند: نیازمند تلاش و وقت گذاشتن می ممکن است هدفی را در ذهن خود دنبال کنید، برای رسیدن به این هدف راههای بیشماری را در نظر دارید، شما ملزم هستید که مناسب ترین گزینه را از میان آنها انتخاب کنید. در این مقاله قصد داریم تا شما را با 7 نمونه از تکنیک های رسیدن به موفقیت آشنا کنیم. کاربردی بودن کلیه این متدها از نظر علمی به اثبات رسیده و شما می توانید با خیال راحت از آنها برای رسیدن به اهدافتان سود برید.

1- استعدادهای بالقوه خود را شناسایی کنید                                                               به منظور رسیدن به موفقیت در هر زمینه ای، شما نیاز دارید که توانایی رسیدن به آن امر را در خود کشف کنید. به عنوان مثال اگر علاقه دارید که در رشته خواندن فعالیت داشته باشید، باید صدای خوبی هم داشته باشید. اگر احساس می کنید که صدای چندان مناسبی برای این کار ندارید، شاید نتوانید آنطور که باید و شاید در این زمینه به موفقیت دست پیدا کنید. مثال دیگر اینکه اگر به کارهای فنی خودرو علاقه دارید و به راحتی می توانید مشکلات موتور و یا اجزی داخلی آنرا عیب یابی نموده و آنها را تعمیر نمایید، شما این توانایی را دارید که مسائل مربوط به آن را آموزش ببینید و به موفقیتی که انتظارش را دارید، دست پیدا 2- به گذشته نگاه همه افراد در زندگی خود اشتباه می کنند و شکست های متفاوتی را تجربه مینمایند. می توانید به خودتان بگویید که هر شکست شما را یک گام به سوی موفقیت نزدیک تر می کند. به منظور رسیدن به موفقیت، شما باید یاد بگیرید که از شکست های گذشته خود به نحو احسن استفاده کرده و از آنها درس بگیرید. هیچ گاه در زندگی خود با خاطرات گذشته زندگی نکنید. گذشته ها گذشته است و آینده ای جالب انتظار شما را می کشد. خیلی راحت به سمت جلو حرکت کنید و تصمیم های عاقلانه تری اتخاذ نمایید و از گذشته درس 3- شجاعت خیال پردازی را در خود افزایش دهید                                                           به منظور رسیدن به موفقیت شما نیازمند رویا پردازی و الهام گرفتن هستید. در مورد این مطلب که از زندگی چه می خواهید با خودتان صادق باشید. ببینید که حقیقتاً دوست دارید در زندگی چه چیزی بدست آورید و به چه چیزهایی دست پیدا کنید. به ذهنتان اجازه دهید هرچقدر که دوست دارد بزرگ اندیشی کرده و خیال پردازی 4- برای خود نقشه کاری طراحی کنید                                                                        اگر به دنبال رسیدن به موفقیت شغلی هستید، پیش از انجام هر کاری باید برای خود یک طرح جامع تبیین نمایید. چه به دنبال شریک برای کاری که می خواهید شروع کنید باشید یا خیر، به هر حال این طرح، نقشه راه شما برای رسیدن به موفقیت می باشد. طرح شما می بایست شامل پیش بینی روند بازار، در نظر گرفتن مباحث اقتصادی، تحلیل قدرت رقبا، استراتژی های خروج، بازاریابی، و گزینه هایی برای پیشرفت باشد. حتی زمانی که به دنبال شریک سرمایه گذار هم می روید، باز هم باید طرحی برای ارائه دادن در دست داشته باشید. این امر از هر چیزی اهمیت بیشتری در بر دارد. اگر موفقیت شما جنبه ای کاملاً فردی دارد، می توانید کارهایتان را به صورت پروژه های کوتاه مدت دنبال کنید تا بتوانید به مطلوب ترین نتیجه دست 5- تسلیم برای رسیدن به موفقیت می بایست ثابت قدم بود. حتی توماس ادیسون هم چنین فرضیه ای را رعایت می کرد. زمانیکه اولین لامپ تابان مسی را تهیه کرده بود، بیش از 10000مرتبه آنرا امتحان کرد تا توانست یک لامپ را روشن کند، هر چقدر مسائل بیشتر برایتان چالش انگیز می شوند، باید سعی کنید که تلاشتان را نیز به مثابه آن افزایش 6- خواست – نگرشی توقف ناپذیر داشته باشید                                                            باید آنقدر اهدافتان را در ذهن به تصویر بکشید که نسبت به آنها یک میل و خواست درونی پیدا کرده و به صورت یک وسواس در ذهن شما تبدیل شوند، به طوری که تا به آنها دست نیابید، آرام ننشینید. تحت این شرایط با احتساب به این مطلب که به طور 100% به موفقیت دست پیدا خواهید کرد و با در نظر گرفتن این موضوع که دانش و ایمان کافی برای رسیدن به آرزوهای خود را دارید، شکی نیست که می توانید به تمام خواسته های خود جامه عمل 7- تعیین هدف و تصریح شما باید جزئیات دقیق تمام اهدافی که قصد رسیدن به آنها را دارید برای خود مو به مو تشریح کنید. باید ببینید از چه راههای می توانید به آنها دست پیدا کنید. باید برای خودتان روشن کنید که دوست دارید در آینده زندگی شما به چه شکل باشد. درست مانند طراحی برنامه منسجم شغلی، اما این بار برای زندگی شخصی خود برنامه ریزی می کنید. متاسفانه 90% از افراد برای زندگی خود هیچ گونه برنامه ریزی خاصی ندارند. به همین دلیل است که بیشترین ثروت جهان تنها در اختیار 10% از افراد است. آیا تصور نمی کنید که این افراد، همان هایی هستند که برای خود هدف تعیین می کنند؟ زمانیکه شما اهدافتان را معین نمودید، باید آنها را اظهار قطعی کنید.
و اما اظهار قطعی عبارت است از عباراتی که در مورد آنها فکر می کنید، و در مورد آنها به خود و یا دیگران توضیح می دهید. یک نمونه از آن می تواند چیزی شبیه به این جمله باشد: "هر روزی که می گذرد، از هر نظر، بهتر و بهتر می شوم." شاید به نظر برخی از افراد این جمله کلیشه ای و پیش پا افتاده باشد. دکتر امیل کو در کتاب خود پیرامون این مبحث صحبت های جالبی را مطرح نموده است. او اذعان داشته که با اتکا به این روش موفق شده تا هزاران هزار بیمار را درمان کند. طبق پژوهش های او تکرار این جمله 20 مرتبه، دو بار در طول روز می تواند هر مصیبتی را از میان او معتقد است که تا کنون هیچ کس را درمان ننموده، بلکه به بیماران آموزش داده که چگونه می توانند خودشان را درمان کنند. کلیه شواهد موجود پیرامون درمان این نوع بیماران در دسترس می به هر حال افراد می توانند هم نگرش مثبت در خود ایجاد کنند و هم منفی. از جمله عبارات تاکیدی منفی می توان به نمونه ی زیر اشاره کرد: زمانیکه اتفاق بدی روی میدهد، فرد با خود می گوید: "همیشه یک چنین اتفاقی برای من می جملات تاکیدی، بهترین راه برای جایگزین نمودن افکار مثبت به جای نگرش های منفی هستند. با اتکا به نگرش مثبت می توانید قدرت های درونی خود را افزایش داده و شخصیت درونی خود را نیز بهبود بخشید. هیچ لذتی بالاتر از رسیدن به موفقیت در زندگی نیست. باید قبول کنید که برای رسیدن به موفقیت باید تلاش کرده و به شدت زحمت بکشید، اما در عوض زمانیکه به موفقیت دست پیدا کنید، خستگی تمام تلاش هایی که انجام داده اید از بدنتان در می آید. نتیجه واقعاً لذت بخش و غیر قابل باور خواهد بود. از همین حالا دست به کار شوید و موفقیت را به زندگی خود دعوت نمایید.

منبع:

http://javani.blogsky.com

نويسنده: sara | تاريخ: یک شنبه 3 بهمن 1389برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |